1. مدینة عدل عدالت، واژهای غریب نیست امّا حقیقتی قریب هم نیست. سدهها و هزارههای بسیاری است که بشر با این رؤیا روز و شب کرده لیکن جز زور و اختناق و ظلم و بیداد نصیبی نبرده است. امّا میدانیم، هرچه بر شمارة اوراق تاریخ افزون گردد، از شمارة انتظارمان خواهد کاست و این، همان چراغ امیدی است که قرنهاست در دل انسانها به عشق آمدن آن منجی، روشن و افزون است. به عشق او، که نامش «عدل» است: السلام علی العدل المشتهر. کلامش عدل است و راهش عدل. او که حکومتش، حکومت عدالت است و این گمشدة بشریت را در فرجام تاریخ به او باز خواهد گرداند. در خصوصیات قیام و حکومت امام زمان(ع) هیچ ویژگی به اندازة عدالت و قسط روشنی و نما ندارد و این نشان از برجستگی این مهم در سازمان مدینة فاضلة اسلامی در دوران ظهور دارد. نام «عدل» که بر آن مولا نهادهاند، در واقع ترجمان کامل رسالت اوست. نویسندة مکیالالمکارم، در اثر شریف خود، در این رابطه چنین مینویسد: عدالت، آشکارترین صفات نیک آن امام است. برای همین [آن بزرگوار] در دعای شبهای رمضان، «عدل» نامیده شده است: خداوندا به ولی امر خود که قیام کننده و ... و عدل مورد انتظار همه است، درود فرست.1 و در جای دیگر، همین عنوان را به گونهای دیگر مییابیم: اوّل العدل و آخره2. السّلام علی القائم المنتظر و العدل المشتهر.3 در مدینة فاضلة اسلامی و در بستر ظهور آن منجی نیز، همه جا سخن از عدالت و قسط است. سخن از لبریز شدن زمین از عدل و داد است. دامنة عدالت او تا اقصی نقاط منزل و زوایای ناپیدای جامعه گسترده است حتی عدالت و دادگری همچون گرما و سرما در درون خانههای مردمان نفوذ میکند و مأمن وجود آنان را سامان میبخشد؛4 و در روایات ظهور، عدالت چنان عطشبرانگیز و سیریناپذیر و فراموشنشدنی ترسیم گردیده است که انسان را در این گمان میافکند که اصولاً جهان برای رسیدن به این نقطه و فرجام، باقی مانده است و برنامه و تنظیم متعمّدانة الهی بر این است که آخرین سطور تاریخ، با برگهای دادخواهی به انجام رسد و خداوند چنان بر این مهم تأکید دارد که اگر حتی یک روز از عمر دنیا باقی مانده باشد، او آن را چنان طولانی خواهد کرد5 تا آن رؤیای موعود مردمان از راه رسد و درخت عدالت را بر ضمیر آگاه تشنگان بکارد و جامعة بشری را با آن گمشدة خویش رو به رو سازد. زمین را از عدل و قسط سیراب کند و آن قدر بر بادة عدالت بیافزاید که جان آدمیان از آن مدهوش گردد. در سایة این عدالت، هیچ انسانی در قید بندگی و بردگی باقی نمیماند.6 حقوق به یغما رفتة انسانها به آنها بازمیگردد.7 بندهای پیدا و ناپیدای بندگی از سر و گردن انسانها بازمیگردد و زمینة استثمار انسان از انسان به کلی برچیده میشود.8 کارگزاران ظلم و بیداد، مورد بازخواست قرار میگیرند. قاضیان و حاکمان خلافکار، از مسئولیت خویش، عزل میشوند و زمین، از هر نوع خیانت و نادرستی پاک میگردد.9 گردنکشان و مستکبران در هم کوبیده میشوند و محرومان و مستضعفان در استرجاع حق خویش کامیاب میگردند.10 دیگر نالة هیچ مظلومی در گلو خفه نمیگردد، اشک و آه دلسوختهای بلند نمیگردد، هیچ انسانی گرسنه سر بر بالین نمیگذارد و هیچ محرومی با کینه و دغدغة ناامنی، روزگار سپری نمیکند. اینها افسانه نیست بلکه به راستی تمام آن چیزی است که بر ما وعده دادهاند و ما را در انتظار آن به برترین عبادت فرا خواندهاند که انتظار آمدن او انتظار گامهای عدالت است. 2. مدینة رفاه مدینة فاضلة اسلامی، مدینة رفاه و آسایش همگانی است. رفاه و تنعم بدانسان که دیگر نیازمند و صاحب حاجتی در سطح جامعه یافت نمیشود. یک دلیل مهم بر این امر، توزیع عادلانة ثروتها و منابع است. در شهر عدالت که حقوق انسانها محور توجه و برنامهریزی است، بالطبع بذر این توجه محصولی چون رفاه و برخورداری همگانی از مواهب الهی در پی خواهد داشت. هم در تعالیم دینی و هم در آموزههای علمی و تجربی بشر، به روشنی، به این واقعیت راه بردهایم که در صورتی جامعه از غنا و بهرهمندی عمومی سرشار خواهد گشت که پیشاپیش از عدالت سیراب گردیده باشد و مشکل کشورها در حال حاضر و در قرون و اعصار متمادی، کمبود منابع و مواهب طبیعی بر گسترة خاک نبوده، بلکه توزیع ناعادلانة آنها بوده است. آنچه در روایات ظهور در این خصوص آمده است، نشان میدهد که خواستها و آرزوهای مادی انسان، در جدول توجهات آرمانشهر اسلامی، نه تنها از یاد برده نشده، بلکه حتی در صدر توجه و عنایت قرار گرفته است و انسانها، به دلیل داشتن چنین خواستهایی، نه تنها مورد نکوهش قرار نگرفتهاند، بلکه بر توجه خداوند در پاسخ به این خواهشها تأکید فراوان رفته است. پیامبر گرامی خدا(ص) میفرماید: در امت من، مهدی قیام کند... و در زمان او، مردم به چنان نعمت و برخورداری و رفاه دست یابند که در هیچ زمانی دست نیافته باشند. [و این رفاه شامل تمامی انسانها خواهد بود] چه نیکوکار و چه بدکار. آسمان مکرر بر آنان ببارد [کنایه از وفور مواهب طبیعی] و زمین چیزی از روییدنیهای خود را پنهان نسازد.11 در روایات دیگر، سخن از کثرت مال12، وفور نعمت، بارانهای پی در پی، سبکباری و رهایی از بارهای سنگین زندگی، آسودگی از رنج طلب کردن و نیافتن، سخن از ادای قرض تمام مقروضان و ادای دین تمام صاحبان دین است؛ سخن از بینیازی تمام انسانهاست و سخن از بذل و بخشش امام(ع) بر همگان است به طوری که از طلب مال و بخشش دیگران بینیاز گردند. در آنجا سخن از عمران و آبادی تمام عرصة خاک است، به گونهای که چون آن حضرت قیام کند همة خرابیها را آباد کند،13 تمامی سطح زمین را از سرسبزی و نشاط و طراوت بپوشاند،14 گنجها و معادن زمین، همگی مورد استخراج قرار گیرند و زمین، آنچه را که در درون مخفی داشته، برای رفاه و آسایش انسانها به دست او خواهد سپرد.15 3. مدینة امن اسلام به اعتقاد روانشناسان از مهمترین نیازهای اساسی بشر که در هرم نیازهای وی جایگاه ویژهای دارد، نیاز به امنیت است. البته این نیاز در ابعاد مختلفی تجلی مییابد؛ امنیت اخلاقی، امنیت اقتصادی، امنیت حقوقی، امنیت اجتماعی و خانوادگی و ... آنچه از حجم زیادی از روایات ظهور برمیآید، نشان میدهد که مدینة فاضلة اسلامی، شهر امن و سلام است، آن هم امنیت در معنای واقعی و در تمامی ابعاد آن. در روایتی از امام صادق(ع) در تفسیر آیة شریفه: خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در زمین جانشین [خود] قرار دهد... و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند.16 میفرماید: [این آیه] در مورد قائم و یارانش نازل شده است.17 یعنی انسانها در آن موعد شریف است که میتوانند، با قلبی آسوده و فارغ از هرگونه دغدغة اقتصادی، حقوقی، اخلاقی و اجتماعی، سر بر بالین آرامش بگذارند و زندگانی دنیا را دور از خطرهای دلهرهآمیز همیشگی ببینند. بنابراین گردنههای پرخطر و پرنشیبی که در زندگی هر انسان به واسطة روابط نادرست حاکم در اجتماع پدید میآید، در آرمانشهر اسلامی جایگاهی ندارد. این نیز سعادتی است زمینی در یک شهر آرمانی و آسمانی. 4. مدینة تربیت پیش از این یادآور شدیم که تمدن غرب اساس پیشرفت خویش را بر مبنای توجه به انسان پایهگذاری کرده و انسان محوری و انسانمداری، جزء نرمافزارهای اساسی در پیشرفت غرب محسوب میگردد امّا همان انسان که مقصود و غایت پیشرفت تلقی شده، در تمامیت وجودیاش، در این تمدن فراموش شده و بحران تمدن غرب، در ابعاد مختلف اخلاقی، اجتماعی و تربیتی آن، مؤید این غفلت و ناکامی است. انسانی که فقط از یک سو نظاره شد و تنها ابعاد مادی او، در محاسبه آمد؛ انسانی کاریکاتوری و ابتر است که بالطبع نمیتوان او را در عالم خارج انسان نامید و مشکل غرب در همین سوء تفاهم کوچک است! چندین قرن است که برای آسایش تن، هر چه فرمول اقتصادی و سیاسی به یاد داشتهاند و هرچه امکانات عملی و تکنیکی در اختیار داشتهاند به استخدام درآوردهاند تا شاید بتوانند آسایش این جهانی انسان را به او بازگردانند؛ حال آنکه او پس از این همه تلاش، هیچگونه آرامشی در خود نمییابد، جهان را تنگ و تاریک و سرد میبیند و در آن احساس حقارت و پوچی میکند و این جریان، به اعتقاد منتقدان درون این نظام، جز به نابودی انسان نمیانجامد18 و این آن چیزی است که باید آن را انسانمداری واژگونه یا انسانگرایی نسیانگرانه نامید. امّا در آرمانشهر اسلامی، همانگونه که ترسیم کردیم، فقط سخن از آسایش تن نیست. فقط سخن از وفور ثروت و رفاه مادی نیست. در تصویر مهندسان این مدینه، انسان فقط تن نیست، بلکه موجودی است دارای ابعاد مختلف که تکامل و رشد او در گرو رشد متوازن تمامی آن ابعاد است و آن بهشت زمینی تحقّق نمییابد، مگر آنکه بارقهای از آسمان نیز در آن حلول کند. تربیت و پژوهش روح انسانها و توجه به اخلاق و فضایل روحی که از اساسیترین برنامههای ظهور است، در همین راستا معنی مییابد. مدینة فاضله، در عین حالی که شهر عدالت است، شهر رفاه است و شهر امنیت. در عین حالی که شهر تربیت است، شهر سجایا و فضایل انسانی است. در آن محیط، انسانهای صالح تربیت مییابند تا جامعهای آرمانی و صالح بنا سازند. در آنجا، در کنار دستیابی انسانها به غنای مالی، از غنای قلبی و روحی بهرهمند میگردند.19 و در کنار اتمام نعمت و وفور ثروت، به اکمال اخلاق و فضیلتهای انسانی راه مییابند.20 کینههای اخلاقی از قلبها ریشهکن میگردد21 و دروغ و تزویر و نامردمی، در روابط اجتماعی، جای خود را به یکرویی و یکرنگی میبخشد و به واقع در چنین بستری است که رفاه و عدالت و امنیت نیز معنا، مفهوم و حقیقت خویش را باز مییابند و جز با این نگرش همهجانبه به انسان و در کنار هم چیدن اجزای حقیقی او در برابر هم، نمیتوان به تعبیر رؤیای همیشگی انسان در تأسیس آرمانشهر انسانی پرداخت. 5. مدینة علم دورة ظهور، دوران گسترش علم و دانایی است و مدینة فاضلة اسلامی، مدینةالعلم است. با آمدن آن منجی حقیقی همانگونه که ظلم و بیداد جای خود را به عدل و دادگری میسپارد و همانگونه که نابسامانیهای مختلف اجتماعی به سامان میگراید، به همان ترتیب نیز دانایی و فرزانگی جانشین جهل و نادانی میگردد و جهان از نور عقل و دانش آکنده میگردد.22 او میآید تا همانطور که جهان را لبریز از عدالت میسازد، از دانایی و فرزانگی نیز سیراب سازد. نیروهای عقلانی مردم را تمرکز بخشد و خردها و دریافتهای آنان را به کمال رساند.23 علوم و دانشهایی که در طول اعصار و قرون در پشت پردهها، مکنون مانده، پراکنده سازد و مرزهای دانایی و یادگیری را تا سراپردة منازل و تا اعماق وجود تک تک انسانها، اعم از زن و مرد، گسترش بخشد.24 6. مدینة مستضعفان از ویژگیهای مهم عصر ظهور جابجایی قدرت و تغییر در ساختار آن است. حکومت در مدینة فاضله، مدافع مردم محروم و مستضعف جامعه است. آنان که پیش از ظهور، بار سنگین فقر و بیچارگی و نامردمی را تحمل کردهاند و اکنون در راستای اجرای عدالت باید به حق مسلّم خویش در وراثت و پیشوایی زمین دست یابند.25 آنچه گذشت، برجستهترین ویژگیهای مدینة موعود در عصر ظهور است که میتوان در فرصتهای بلندتر، بر شمار عناوین اصلی و به زیرمجموعههای آنها افزود، لیکن در این مجال، به همین مختصر بسنده میکنیم. نتیجه مشاهده کردیم که ما در اندیشة جامع دینی بر یگانگی دنیا و آخرت و جسم و جان انگشت تأکید مینهیم و جایگاه و احکام این امور را از هم تفکیک نمیسازیم. به انسان به عنوان یک واحد حقیقی نظر داریم و در هر طرح و برنامه رشد موازی و متوازن او را پی میجوییم. در مدینة فاضلة اسلامی در سرلوحة طرح و برنامة آسمانی آن با کمال شگفتی با یک آرزوی زمینی رو به رو میشویم، با عدالت و در کنار آن رفاه و آسایش و امنیت و برخورداری از مواهب طبیعی. تعالیم دینی در زندگی زمینی ما مصرّانه ادعای دخالت و تصمیمگیری دارند و آرزوهای زمینی ما به طور جدّی، مورد توجه آنهاست. امّا این همه را در مصاحبت با دیگر ابعاد وجودی انسان میطلبند. بر این اساس است که مدینه فاضلة اسلامی، علاوه بر این که مدینة عدالت، رفاه و امنیت است، مدینة علم، عقلانیت، تربیت و انسانپروری نیز هست. یعنی همان عناصری که نبود آنها در تفکر لائیک غربی، باعث به وجود آمدن بحران جدید تمدن غرب گشته است و این تمدن را به رغم پیشرفتهای چشمگیر مادی در مسیر تحقق سعادت انسانی ناکام گذارده است. در انتهای نوشتار تأکید میکنیم که در بحث توسعة اسلامی به طور کامل میتوان از ویژگیهایی که در مورد مدینة فاضلة اسلامی بر شمردهایم، استفاده کرد و اگر چه مطالب عنوان شده، بیشتر جنبة کیفی داشت لیکن میتوان با مشارکت صاحبنظران در زمینههای مختلف ـ به ویژه در زمینة جامعهشناسی و اقتصاد ـ بر ظرفیتهای کمّی آن نیز دست یافت.
پینوشتها: 1. موسوی اصفهانی، میرزا محمد تقی، مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم، ص 118. 2. صدوق، محمدبن علی بن الحسین بابویه، کمال الدّین و تمام النّعمه، ص 120. 3. قمی، عباس، مفاتیح الجنان، زیارت حضرت صاحب الزمان. 4. مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج 52، ص 362. 5. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، همان، ص 318. 6. مجلسی، محمدباقر، همان، ج 52، ص 224 و 225. 7. همان، ج 52، ص 57. 8. همان. 9. همان، ج 51، ص 57. 10. سورة قصص (28)، آیة 5. 11. مجلسی، محمدباقر، همان، ج 51، ص 78. 12. همان، ص 88. 13. صدوق، محمدبن علی بن الحسین ابن بابویه، همان، ص 331. 14. مجلسی، محمدباقر، همان، ج 10، ص 104. 15. همان. 16. سورة نور (24)، آیة 55. 17. نعمانی، کتاب الغیبة، ص 240. 18. دو پاسکیه، روژه، اسلام و بحران عصر ما، ترجمة دکتر حسن حبیبی، صص 21 ـ 18. 19. مجلسی، محمدباقر، همان، ج 84، ص 51. 20. همان، ص 123. 21. صافی گلپایگانی، لطفالله، منتخب الأثر، ص 374. 22. مجلسی، محمدباقر، همان، ج 75، ص 239. 23. حکیمی، محمد، عصر زندگی، ص 223. 24. نعمانی، همان، ص 239. 25. سورة قصص (28)، آیة 5.